آرینآرین، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

آرین مرد کوچولوی مامانی

درد دل من با پسرم

پســـرم! پسر ِخوبم... میدونم که تو هم یه روزی عاشق میشی، میای وایمیستی جلوی من و بابات و از دخترکی میگی که دوسش داری! این لحظه اصلا عجیب نیست و تو ناگزیری از عشق....! که تو حاصل عشقی پســ ـرم...... مامانت برای تو حرف هایی داره حرف هایی که به درد روزهای عاشقیت میخوره... عزیزدلم! یک وقتهایی زن ِرابطه بی حوصله و اخموست. روزهایی میرسه که بهونه میگیره،بد قلقی میکنه و حتی اسمتو صدا میکنه و تو به جای جانم همیشگی میگی: "بله!" و اون میزنه زیر گریه....! زن ها موجودات عجیبی هستند پسرم... موجوداتی که میتونی با محبتت آرومشون کنی و یا با بی توجهیت از پا درش بیاری... باید برای اینجور وقتها آماده باشی، بلد باشی، باید ی...
22 بهمن 1392

عکس

پسر گلم امروز ، تو هشت ماهگی تونست یه قدم چهار دست و پا بره من و بابایی خیلی خوشحال شدیم . پسرکم داری روز به روز بزرگتر میشی دلم برای نوزادیات تنگ شده ولی خوشحالم از اینکه دارم بزرگ شدنت و میبینم . ماشالله هر روزم که یه کار جدید انجام میدی و سورپرایزمون میکنی . دلم به بودنت خوشه ، همیشه کنارم بمون     ...
15 بهمن 1392

شاهزاده ی مامان هشت ماهه میشود

دلبرکم هفت ماه گذشت امروز تو کوچولوی من وارد هشتمین ماه از زندگیت شدی . برات خوشحالم پسرکم ، شما که هرچی بزرگتر میشی شیطون تر و خوشگلتر میشی منو بابایی هم کلی ذوق میکنیم از اینکه هر روز کارهای جدیدی انجام میدی . جدیدا که یاد گرفتی دیگه جغجغه هاتو محل نمیدی فقط دلت میخواد با گوشی و کیبورد و کنترل تلویزیون بازی کنی . برگه های کار بابایی رو هم دوس داری پاره کنی فقط . دیروز منو بابایی بردیمت آزمایشگاه تا ازمایش خونی رو که درمانگاه گفته بود ازت بگیریم بماند که دل منو و بابایی و خانم پرستارو کباب کردی از بس گریه کردی . ولی خب خداروشکر پسرم هیچ مشکلی نداشت صحیح و سالم . شیطونک من جدیدا دیگه باید شمارو زیر مبل و میز پیدا کنم از بس کنجکاوی به همه جا ...
1 بهمن 1392
1